ملک الموت من، زبان من است

ساخت وبلاگ

https://s6.uupload.ir/files/اثیر_اخسیکتی_34sd.jpeg

(بیوگرافی)

اثیرالدین ابوالفضل محمد بن طاهر اخسیکتی ـ معروف به (اثیر اخسیکتی) ـ زاده‌ی سال نامعلوم در اخسیکت، درگذشته به سال 609 هجری قمری در خلخال ـ از شاعران مشهور سده‌ی ششم هجری است.

اثیر در شهر اخسیکت زاده شد که در قرن ششم یکی از شهرهای آباد ماوراءالنهر در منطقهٔ فرغانه در شمال رود سیحون بوده‌است. اثیر سخنوری را در همانجا آغاز کرد. با حملهٔ ترکان غز و زوال دولت سنجری و پریشانی خراسان که خود از آن با عنوان «وحشت خراسان» یاد می‌کند، نواحی شرقی ایران را ترک گفت و به نواحی غرب و شمال غرب ایران روی آورد. نخست در همدان به دربار غیاث‌الدین محمد بن ملکشاه سلجوقی (۵۵۵ ه‍.ق) پیوست و سال‌های متمادی او و جمعی از وزیران و امیران دربارش را مدح گفت. در لشکر غیاث‌الدین محمد، با علاءالدین عربشاه (584 ه‍.ق) حاکم کُهستان آشنا شد. عربشاه شعر اثیر را پسندید و او را نواخت. اثیر مدت زیادی از عمر خود را به تفاریق در همدان و کُهستان در دستگاه عربشاه بود.

اثیر اخسیکتی با شاعران بزرگ هم‌عصر خود همچون خاقانی شروانی، نظامی گنجوی، رشید وطواط، مجیر بیلقانی و ظهیر فاریابی مراودات و معارضاتی داشته‌است.

اثیر بعضی از قصاید خاقانی را جواب گفته و پایه‌ی خود را بالاتر شمرده است. همچنین حکایتی در مورد ملاقات این دو شاعر در دست است که کمابیش بوی افسانه دارد.

نویسندگان معاصر اثیر، به رقابت میان او و مجیر بیلقانی اشاره کرده‌اند. اثیر، یک جا در یکی از اشعارش مجیر را دزد شعر خود خوانده است:

"از برای خدای خواجه مجیر
کاروان‌های شعر من چه زنی؟"

رقابت‌های شعری اثیر اخسیکتی و مجیر بیلقانی گاه باعث کدورت ممدوحین ایشان، قزل ارسلان و محمد جهان پهلوان، که برادر بودند، نیز می‌شد.

به نوشته‌ی دولتشاه سمرقندی، بعضی از ارباب فضل سخن اثیر را بر سخن خاقانی و انوری ترجیح داده‌اند و بعضی دیگر این دعوی را مسلّم نداشته‌اند. بدیع الزمان فروزانفر معتقد است گرایش اثیر به درج فنون بلاغی و معانی باریک، اشعارش از گرمی و طراوت انداخته است، از سوی دیگر، ورزیدگی شاعر در علوم مختلف عصر، از جمله ریاضی، حکمت، پزشکی، اخترشناسی، هیئت، منطق، فقه، اصول و کلام و آوردن معانی و اصطلاحات آن علوم، باعث پیچیدگی سخنش شده‌است. ظاهراً قصد شاعر از سرودن این نوع شعرها، هماوردی با خاقانی و عرض اندام در عرصه پیچیده‌گویی بوده‌است.

شهرت اثیر اخسیکتی به‌واسطه‌ی قصاید اوست. اکثر این قصاید در مدح سلاطین و محتشمان سده ششم ق است واگرچه این اشعار حاوی نکات و فواید ادبی و تاریخی است، از خواندن آن‌ها لذتی نصیب خواننده امروزی نمی‌شود. اثیر در غزلهای خود، بر خلاف قصایدش، زبانی روشن و لطیف دارد. این غزلها، اغلب مضامینی عاشقانه و اوزانی نرم و کوتاه دارند. امین‌الیدن حاج بله، از مقبولیت غزلهای اثیر در بین معاصرانش خبر می‌دهد. بسیاری از اشعار اثیر را رباعیات او تشکیل می‌دهد که شمار آن‌ها به 560 رباعی می‌رسد. در میان این رباعیات، ترانه‌های لطیف و ماندگار فراوان است.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

(زبان)

این زبان، کاندرین دهان من است
سبب محنت و زیان من است

در دهانم همیشه هست نهان
و آشکارا کن ِ نهان من است

من بدو خرّمم، که در همه حال
اصل سرمایه‌ی دکان من است

بر ضمیر دل و تفکر من
بر همه خلق ، ترجمان من است

سخن مختصر بگویم ، هان!
خلق را بنده- رایگان من است

ملک الموت هر کسی پیداست
ملک الموت من، زبان من است.

"اثیر اخسیکتی"

زندگانی زنده مانی گشته است...
ما را در سایت زندگانی زنده مانی گشته است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kouchesaresher بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 18:55