تو شاعری از مشهدی اما خری احمق

ساخت وبلاگ

✅  در پاسخ به شعر توهین آمیز غلامعباس سعیدی استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی، به شهر مقدس قم‌

(احمق)
‌‌

‌‌‌تو شاعری از مشهدی اما خری احمق!
چون شاعر ننگ آور این کشوری احمق

بر قم چو جسارت بنمودی ز ندانی...
بر خویش نبالی که تو دانشوری احمق

بر حضرت معصومه چو توهین بنمودی
بیچاره و شرمنده تو در محشری احمق

قم شهر فضایل بوَد و مهد ادب هست
از حُمق خودت گفتی و ، پرده دری احمق

صد حیف که ساکن به خراسان رضایی
زیرا که تو هم ابله و هم کافری احمق

شرمنده ی سلطان خراسان ز جسارت ،
از کوچه ی این شهر چسان بگذری احمق؟

از مدرک بی پایه ز پندار و کلامت...
گویاست که از مرتبه ات کمتری احمق

چون سن به سر آدمی آید شود آگاه
افسوس که با سن زیادت خری احمق

از همچو تویی این سخن خام بعید است
در مرتع دشمن تو مگر می‌چری احمق

رقص قلمت ریشه در افکار تو دارد
رقصی است هویدا که یکی عنتری احمق

با دانش آلوده ز گنداب دهانت...
از قم چه سُرایی؟ ز ندانی، سری احمق

بر چنگ حماقت زده‌ای چنگ به شهرت
آیا ، به چه قیمت، رهِ نام آوری احمق؟!

گندی زده‌ای بر خود از افکار کثیفت
این گند چسان از تن خود می‌بری احمق؟!

سیمرغ سخن هست درین شهر فراوان
اما تو نداری به تن از آن ، پری احمق

رو از پدر خویش بجو نام و نشانی..‌.
هرچند هویداست که بی مادری احمق

با این سخن عاری از آداب و دیانت
در آینه بر خویش چسان بنگری احمق

نفرین به تو و شعر و شعورت که نداری
در بوته عیان گشت که بی جوهری احمق

من (ساقی) شعر ترم از میکده ی قم
تو نشئه ی افیونی و بی ساغری احمق


سید محمدرضا شمس (ساقی)

زندگانی زنده مانی گشته است...
ما را در سایت زندگانی زنده مانی گشته است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kouchesaresher بازدید : 206 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 19:22