شک شبیه گربه از دیوار ایمان میرود بالا

ساخت وبلاگ
دوش دهقان

چترها در شُرشُر دلگیر باران می‌‌رود بالا
فکر من آرام از طول خیابان می‌رود بالا

من تماشا می‌کنم غمگین و با حسرت خیابان را
یک نفر در جان من مست و غزلخوان می‌رود بالا

خواجه در رؤیای خود از پای‌بست خانه می‌گوید
ناگهان صدها ترک از نقش ایوان می‌رود بالا

گشته‌ام میدان ‌به‌ میدان شهر را، هر گوشه دردی هست
ارتفاع درد از پیچ شمیران می‌رود بالا

درد من هرچند درد خانه و پوشاک ارزان نیست
با بهای سکه در بازار تهران می‌رود بالا

گاه شب‌ها بعد کار سخت و ارزان خواب می‌بینم
پول خان با چکمه‌اش از دوش دهقان می‌رود بالا

جوجه‌های اعتقادم را کجا پنهان کنم وقتی
شک شبیه گربه از دیوار ایمان می‌رود بالا

فکر من آرام از طول خیابان می‌رود پایین
یک نفر در جان من اما غزلخوان می‌رود بالا

حسین جنتی

زندگانی زنده مانی گشته است...
ما را در سایت زندگانی زنده مانی گشته است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kouchesaresher بازدید : 197 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 20:54