زندگانی زنده مانی گشته است

متن مرتبط با «مباش» در سایت زندگانی زنده مانی گشته است نوشته شده است

دل به دست آر و مباش از پی آزار کسی

  • (دیده‌ی عبرت بين)دل به دست آر و مباش از پی آزار کسیتیشه‌ی جور مزن بر بن دیوار کسینبرد صرفه ز آزار کسان در همه عمرهرکه چون بدکنش افتد پی آزار کسیهرکس از دیده‌ی عبرت به جهان کرد نگاهگنجی اندوخت ز پند از همه کردار کسیناکس آن است که خواهد بدی روز کسانیا نخواهد که گشاید گره از کار کسیبشنو این پند و گهروار کن آویزه‌ی گوشدیده بردوز چو من از در شهوار کسیتا تو را زر بوَد از رنجبران رنج بنهتا تو را زور بود باش مددکار کسیرہ چو (كاشف) سپر ای رهرو پاکیزه سرشتکه نجسته‌ست ز اقبال خود ادبار کسیسید علی اکبر برقعی (کاشف) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها