وگر جور در پادشایی کنی

ساخت وبلاگ

(حکمت)

خبرداری از خسروان عجم
که کردند بر زیردستان ستم؟

نه آن شوکت و پادشایی بماند
نه آن ظلم بر روستایی بماند

خطا بین که بر دست ظالم برفت
جهان ماند و با او مظالم برفت

خنک روز محشر تن دادگر
که در سایه‌ی عرش دارد مقر

به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیک رای

چو خواهد که ویران شود عالمی
کند مُلک در پنجه‌ی ظالمی

سگالند از او نیکمردان حذر
که خشم خدای است بیدادگر

بزرگی از او دان و منت شناس
که زایل شود نعمت ناسپاس

اگر شکر کردی بر این ملک و مال
به مالی و ملکی رسی بی زوال

وگر جور در پادشایی کنی
پس از پادشایی گدایی کنی

حرام است بر پادشه خواب خَوش
چو باشد ضعیف از قوی بارکش

میازار عامی به یک خردله
که سلطان شبان است و عامی گله

چو پرخاش بینند و بیداد از او
شبان نیست، گرگ است، فریاد از او

بد انجام رفت و بد اندیشه کرد
که با زیردستان جفا، پیشه کرد

به سختی و سستی بر این بگذرد
بماند بر او سال‌ها نام بد

نخواهی که نفرین کنند از پس‌ات
نکو باش تا بد نگوید کس‌ات

"حضرت سعدی"

زندگانی زنده مانی گشته است...
ما را در سایت زندگانی زنده مانی گشته است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kouchesaresher بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 19:30